44. To take a rain check
ترجمه: بعداً انجام دادن.
توضیح: به این معناست که یک پیشنهاد را در حال حاضر قبول نمیکنید، اما ممکن است در آینده قبول کنید.
مثال: «میخوای امروز بریم بیرون؟» – «ببخشید، امروز نمیتونم. میتونم بعداً این کار رو انجام بدم؟»
45. To teach somebody a lesson
ترجمه: به کسی درس عبرت دادن.
توضیح: مجازات کردن یا رویدادی که باعث میشود کسی از یک اشتباه درس بگیرد.
مثال: «پدر و مادرش برای یک ماه به او پول توجیبی ندادند تا درس عبرت بگیرد.»
46. Through thick and thin
ترجمه: در هر شرایطی.
توضیح: به معنای حمایت یا همراهی با کسی در هر موقعیتی، حتی در شرایط سخت.
مثال: «دوستان واقعی در هر شرایطی کنار ما هستند.»
47. Under the table
ترجمه: زیرمیزی (غیرقانونی).
توضیح: به معنای انجام کاری بهصورت مخفیانه و غیرقانونی، بهخصوص در مورد پرداختها.
مثال: «او زیرمیزی پول میگیرد تا از پرداخت مالیات فرار کند.»
48. Under the weather
ترجمه: کمی بیمار بودن.
توضیح: وقتی کسی کمی ناخوش است یا حال خوبی ندارد، از این اصطلاح استفاده میشود.
مثال: «دیروز شبانه بیرون بود و امروز کمی احساس کسالت میکند.»
49. Up in the air
ترجمه: نامعلوم بودن.
توضیح: به معنای بلاتکلیفی یا تصمیمگیری نشدن در مورد چیزی.
مثال: «برنامههای جورج برای بازگشت به دانشگاه هنوز مشخص نیست.»
50. Your guess is as good as mine
ترجمه: حدس تو هم مثل حدس من است (نمیدانم).
توضیح: این اصطلاح زمانی استفاده میشود که شما هم مثل مخاطبتان هیچ اطلاعاتی درباره موضوع ندارید.
مثال: «چرا فرانک داره سعی میکنه از پنجره همسایه بالا بره؟» – «حدس تو هم مثل حدس منه.»