اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ در زبان انگلیسی

اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ در انگلیسی یا بازاریابی دیجیتال که از حدود دو دهه قبل تحت عنوان زیر مجموعه ای از مدیریت بازاریابی و تبلیغات به دنیا شناخته شد. البته تاریخچه آن به خیلی قبل تر برمی گردد و در واقع مارکتینگ یکی از قدیمی ترین شیوه های علمی بوده که افراد و شرکت های مختلف برای فروش محصولات خود از آن استفاده می کردند. در اواخر سال 1890 میلادی تاجران و متخصصین این کار تصمیم گرفتند تا اصول و قوانین آن را به صورت یک علم دربیاورند و روش های مختلف و جدیدی را جهت بالا بردن فروش محصولات شان استفاده نمایند. امروزه با ظهور اینترنت و پیشرفت تکنولوژی این کار وارد فاز متفاوتی شده است که آن را با نام دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال می شناسیم. تخصص در این کار نیازمند مکمل یادگیری زبان انگلیسی و برخی از اصطلاحات این زبان می باشد. در ادامه برخی از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ در انگلیسی را برای تان می گوییم.

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

قبل از اینکه بیاییم و اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ در انگلیسی را برای تان توضیح دهیم، در ابتدا تعریف مختصری از دیجیتال مارکتینگ را برای تان می دهیم. در واقع دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال شامل همه ی فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی می شود که از راه اینترنت و ابزارهای مربوط به آن انجام می شود. یا به عبارتی هرگونه  بازاریابی محصولات و خدمات که از راه دستگاه های الکترونیکی صورت پذیرد جزئی از دیجیتال مارکتینگ می باشد. شرکت ها و افراد شاغل در کار های مختلف از طریق کانال ها و گروه های مختلفی که در شبکه های اجتماعی، موتور های جستجو، ایمیل و وب سایت های گوناگون که دارند با مشتریان و متقاضیان محصولات خود ارتباط برقرار می کنند. حال که با دیجیتال مارکتینگ تا حدودی آشنایی پیدا کردید به سراغ اصطلاحات کاربردی آن در زبان انگلیسی می رویم.

اصطلاحات مهم و کاربردی در دیجیتال مارکتینگ

افراد و متخصصین دنیای گسترده دیجیتال مارکتینگ از اصطلاحات تخصصی و کلمات کوتاه شده بسیاری در کار های خود استفاده می کنند و می توان گفت که به نوعی زبان مخصوص به خود را دارند. به همین علت افرادی که تازگی  وارد این بازار شده اند یا با آن آشنایی کافی ندارند، در ابتدا دچار سردرگمی می شوند و نمی توانند به خوبی ارتباط برقرار کنند. مهم ترین اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ به شرح زیر می باشد.

بازاریابی محتوا یا content marketing

بازاریابی محتوا یکی از روش های بازاریابی کسب و کار برای جذب مشتری ها و تعامل با آن ها می باشد. همچنین روشی است که برای راضی نگه داشتن مشتریان قبلی از راه تولید و به اشتراک گذاشتن محتوا به شکل های گوناگون از جمله مقاله و پادکست و… به کار گرفته می شود. این روش سبب می شود که آکاهی از برند افزایش یابد و و نام برند در ذهن مخاطبان ماندگار شود.

تبلیغات نمایشی یا  Display Ads

تبلیغات نمایشی یکی از شیوه های تبلیغات آنلاین است که از طریق ترکیب کردن متن، تصویر های مرتبط و لینک های وب سایت مربوطه، اطلاعاتی را درباره ی  خدمات کسب و کار و کالا های خود در اختیار مخاطبان می گذارد. این شکل از تبلیغات انواع مختلفی دارند و می توانند ثابت باشند یعنی فقط از یک تصویر ثابت تشکیل شده باشند و یا اینکه پویا و متحرک باشند و از چندین تصویر، ویدیو های کوتاه و یا متن های تغییر دهنده تشکیل شده باشند. البته دسته بندی های دیگری هم دارند. مثلا برخی از این تبلیغات درباره ی محصولات و خدمات هستند و برخی دیگر صرفا برای سرگرم کردن مخاطبان و جلب توجه آن ها می باشد و به نوعی مخاطب را برای برقراری ارتباط با شرکت مربوطه تشویق می کنند. رایج ترین نوع این نوع تبلیغات، تبلیغات بنری می باشد.

بازاریابی موتور های جستجو یا Search Engine Marketing یا SEM

این نوع بازاریابی به تبلیغات پولی در صفحه نتایج موتور های جستجو می گویند. در واقع این بازاریابی فرایند افزایش میزان و کیفیت ترافیک وب سایت مربوطه را با استفاده از سئو و تبلیغات پولی می باشد. همچنین در این بازاریابی امکان قرار دادن گزینه هایی مانند تماس با کسب و کار و یا اطلاعات بازدید از فروشگاه ها و مراکز حضوری وجود دارد. تبلیغات در اینجا به شیوه تبلیغات کلیکی می باشد که بر اساس کلمات کلیدی جستجو شده که از قبل تعیین شده اند، صورت می گیرد.

بازاریابی سئو یا  Search Engine Optimization

به انجام تغییرات در محتوا و  ساختار یک وب سایت برای بهبود جایگاه آن در صفحه نتایج موتور های جستجو، بهینه سازی وب سایت یا سئو می گویند. به عبارتی سئو روشی است که در آن بدون پرداخت هزینه تبلیغات می توانید میزان و کیفیت وب سایت را از نتایج جستجوی وب افزایش دهید.  خود سئو در واقع به سه بخش تقسیم می شود که شامل سئو داخلی، سئو خارجی و سئو فنی می باشد و رعایت اصول آن بسیار مهم و حیاتی می باشد.

نرخ تبدیل یا Conversion rate

نرخ تبدیل در واقع درصدی از مخاطبان و مشتریان بالقوه می باشد که تحت تاثیر تبلیغات و شیوه های بازاریابی که توسط شما انجام گرفته خرید و یا اقدام خاصی را انجام داده اند.  از خواندن یک ایمیل تبلیغاتی گرفته تا ثبت نام برای یک نسخه نمایشی و سایر کار های دیگر، اقدام خاص محسوب می شود.  از آن جایی که همه سعی و تلاش بازاریان این است که بتوانند مشتری های بالقوه را به نوعی وادار به خرید کالا یا خدمات بکنند، نرخ تبدیل یک معیار بسیار مهم در بازاریابی محسوب می شود.

بازاریابی فشار یا رانش یا  Push Marketing

یکی دیگر از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ در انگلیسی push marketing یا بازاریابی فشار می باشد. این نوع از بازاریابی شیوه ای است که در آن پیامی هدفمند به مجموعه ای از مشتریان بالقوه فرستاده می شود.  از مهم ترین نمونه های این نوع بازاریابی می توان به کمپین های ایمیل هدف دار، تبلیغات تلوزیونی و رادیویی و یا بازاریابی مستقیم با استفاده از تابلو های دیجیتال موجود در خیابان ها اشاره کرد.

بازاریابی ربایشی یا Inbound Marketing

بازاریابی ربایشی، داخلی یا درونگرا یکی دیگر  از انواع بازاریابی ها است که مخاطبان را به جستجو و تعامل با شرکت تان سوق می دهد. در این نوع از روش های مختلفی چون سئو، شبکه های اجتماعی و… برای بازاریابی استفاده می شود.

هزینه جذب مشتری یا Customer acquisition cost

هزینه جذب مشتری یا CAC در واقع میانگین هزینه ای که بابت جذب مشتری صرف کرده اید را به شما می گوید که از روش زیر به دست می آید.

CAC=  هزینه های فروش و بازاریابی ÷ تعداد کل مشتریان

در واقع این نرخ به دلیل اینکه آمار های مفیدی را در مورد سود آوری بالقوه مدل کسب و کار را به شما می دهد بسیار مهم می باشد.

ارزش طول عمر مشتری یا Customer lifetime value

 یکی دیگر از اصطلاحات کاربردی ارزش طول عمر مشتری یا  CLV می باشد. CLV به شما می گوید که میزان درآمدی که یک مشتری برای شما ایجاد کرده است چقدر است. البته  CLV در مواقعی به عنوان ارزش مادام العمر مشتری یا LVC نیز شناخته می شود. روش محاسبه  CLV یه صورت زیر می باشد.

CLV=  طول عمر مشتری× دفعات خرید× میانگین مقدار خرید

در محاسبه این روش باید به نکات مهمی توجه کنید. مثلا اینکه اگر CLV تقسیم بر CAC عددی بزرگ تر از یک باشد، در واقع هر مشتری هزینه های اضافی برای شما دارد. اما اگر این عدد، عددی کمتر از یک باشد، شما به ازای هر مشتری درآمد زایی داشته اید. در کل اگر CAC حدود یک چهارم تا یک سوم  CLV باشد یعنی سود آوری خوبی داشته اید.

بازگشت سرمایه  یا Return on investment

به  درصد بازدهی که در یک سرمایه گذاری مشخص انجام گرفته، نرخ بازگشت سرمایه یا ROI گفته می شود. در بازاریابی مارکتینگ معیار های زیادی وجود دارد که ممکن است با آن ها برخورد داشته باشید که یکی از مهم ترین آن ها که نباید به هیچ عنوان از آن غافل شوید همین ROI می باشد. بخش سخت و مهم در این نرخ، نسبت دادن میزان فروش به یک کمپین بازاریابی معین می باشد. البته برای چنین کاری ابزار ها و نرم افزار های تجزیه و تحلیل بازاریابی وجود دارند که می توانند شما را در این کار راهنمایی نمایند.

تقسیم بندی مشتریان یا  Customer Segmentation

فرایند تقسیم بندی مشتری ها بر اساس معیار های گوناگون را تقسیم بندی مشتری یا بخش بندی بازار می گویند. در واقع هدف از این کار این می  باشد که شما بتوانید مشتریان را بر اساس نیاز ها، بودجه، علایق و ارزش بالقوه برای کسب و کار شان گروه بندی نمایید. مثلا با تقسیم بندی درست و صحیح اطلاعات تماس  مشتری، می توانید اطلاعات هدفمند و مفید مرتبط با علایق و نیازمندی های او را برایش ارسال نمایید. با این کار ممکن است که نرخ تبدیل و ROI خود را بیشتر کنید.

کلام آخر

در این مطلب سعی کردیم تعریف مختصری از دیجیتال مارکتینگ و برخی از مهم ترین اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ در انگلیسی را برای تان بیان کنیم. شما برای یادگیری این اصطلاحات نیازی به استاد زبان انگلیسی ندارید و می توانید همانند یک خود آموز زبان این اصطلاحات را یاد بگیرید. در واقع بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ ریزه کاری های زیادی دارد و صنعتی است که طی چند سال اخیر با پیشرفت های روز افزون تکنولوژی و فضای مجازی، وارد دوران جدیدی شده و پیشرفت های فوق العاده ای داشته است. شما می توانید جهت یادگیری مطالب بیشتر به سایت دکتر منوچهر زاده مراجعه فرمایید.